نازی کوچولو
صبح برفی
سلام دختر گلم هنوز خوابی آخه یک بار یک ربع به هشت تا هشت و نیم بیدار شدی دوباره خوابیدی دیشب تا الان داره برف میاد مماغ شما هم کمی گرفته آخه از لای در یه کمی سوز میاد و شما هم همش سرت رو می ذاری پایین تشکت عیب نداره بیدار شدی برات قطره میریزم چه برف قشنگی میاد رفتم سبزی بخرم الان دیدم چقدر آسمون خوشکل شده و زمینم داره سفید میشه خدایا شکرت حالا بیدار شدی لباسهای گرمت رو تنت میکنم بریم برف رو ببینی و کلی ذوق کنی از دیدن بارون که ذوق میکنی حالا تا بیدار بشی برم به کارام برسم دوست دارم عزیزم می بوسمت یه عالمه
شب خوش کوچولو
نازدونه ی مستقل
سلام دختر خوبم قربونت برم الهی جمعه شب مستقل رو تختت خوابیدی فقط چون دوست داشتی تو خواب شیر بخوری نزدیکهای نماز صبح آوردمت پیشم و بعد نماز گذاشتمت توی تختت ولی دیشب پدرم در آمد نصف شب بیدار شدم دیدم داری رو تختت بلند میشی نزدیک بود بیافتی آوردمت پیش خودم ولی تا صبح من یه نصف بدنم زیر تخت شما بود و اصلا خوب نخوابیدم از بس میغلطی مامان جون قربونت برم یه وقت سرت رفته بود رو زمین یه وقت پاهات زده بود بیرون یه بار سرت رفته بود زیر بالش خلاصه نذاشتی یه ساعت خوب بخوابم منم صبح تا 10 و ربع خوابیدم قربونت بشم حالا شاید بیارمت پیش خودم و بابا تا یه محافظ برا تختت درست کنم ولی بعد از ظهرها میذارمت خودت توی اتاقت بخوابی دورت رو پر بالش میکنم ایشالله که ...
این روزهای نازطلای ما
سلام دخترم خانم طلای مامان دیگه داری کم کم بزرگ میشی و خانم تر میشی ماشالله دیگه خودت مستقل غذا میخوری البته غذاهای جامد و تا حدودی نیمه جامدها رو دیگه میتونی بخوری فقط توی تخمین فاصله قاشق تا دهن کوچولوت یکم نابلدی و با قاشق چایی خوری بهتره با چنگال که استاد شدی و راحت غذا میخوری آبم که دیگه مستقلا میخوری وای که الهی قربون صدای نازکت بشم مادر صدای آبسرد کن یخچال که بیاد یا کسی آب بخوره نگاه میکنی و با خونسردی چندبار میگی البته خیلی ناز میگی آپ آب آبه یعنی میخوام قورتت بدم یه عالمه ازت گاز بگیرم ماشالله کابینت خوراکی های خونمون و خونه ی آقاجون اینا رو بلد شدی و همش میری درشو باز کنی من بهت به بدم ا...
هفته ای که گذشت
سلام دخترکم خوبی مامانی مردم از یک هفته بی اینترنتی خیلی بده من تمام سرگرمیم اینترنته بابایی وقت نکرد بره اینترنت رو وصل کنه این رمز دوم هم فعال نشد که نشد بتونیم اینترنتی پرداخت کنیم خونه آقا جون اینا هم وایرلسه کامپوترشون مشکل داره نمیشه نوت بوک آقاجونم که اختصاصی خودشه خلاصه مامانی کلی غصه دوست جونش یعنی اینترنتو خورد الانم تا وصل شده من تو اینترنتم خدایا شکرت از نون شب واجب تره این هفته بابایی شب کار بود بالایی هاهم نبودند منو تو هم دیپورت شدیم خونه آقاجون اینا شما چه ذوق و شوقی داشتی از غروب میگفتیم نازنین زهرا بریم خونه آقاجون دست میزدی و ذوق میکردی قربونت بشم الهی این یک هفته هم دختر گلی بودی اصلا منو اذیت نکردی قربونت بشم فقط خیلی...
دختر گلم دوست دارم !
سلام نازنین زهرای مامان خوبی گلم دختر نازم خیلی دوست دارم خانم خانم دیگه حسابی کدبانو شدی قربونت برم الهی دیگه جای سفره رو بلد شدی تا میگم به بخوریم حتی بیسکوییت میدویی سمت جانونی که به دیوار وصله نشونش میدی تا سفره رو از توش در بیارم و برات بیارم پهن کنم بعدش که غذا خوردی مثل مامان یه دستمال کوچولو دستت میگیری سفره رو تمیز میکنی و بعد گوشش رو میگیری میاری دم در آشپزخونه ماشالله نازترین دختر دنیا دیشب داشتم نماز میخوندم اومدی پیشم با مهرها بازی میکردی گفتم بگو الله اکبر در کمال ناباوری من به قول بابایی با اصوات خودت آهنگ الله اکبرو گفتی* ابابابر* می خواستم بخورمت دیگه کامیوترم تعطیله مثل الان میایی پامون رو میچسبی که ...
پنج ماهگی خانم خانما
اولین مسافرت زندگیت رفتیم اصفهان خونه عمه سعیده اولین برف زندگی ات رو دیدی سوار رورویکت شدی تاب سواری یاد گرفتی خلاصه که خیلی جیگر شدی ...
چهار ماهگی
عزیز دلم چهار ماهگی یه دوره ی جدید و پر تغییر تر از از گذشته بود از چهار ماه و یک هفتگی غذای کمکی رو برات شروع کردم با نی نی هات بازی می کردی برگشتن و غلت زدن و دمر شدن رو یاد گرفتی( مامانی رو شناختی ...